تعریف خلاقیت
- خلاقیت عبارت است از بکارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید .
- خلاقیت به معنی تولید یا به وجود آوردن چیزی است .
- خلاقیت در ارتباط با شخص ، توانایی خلق کردن با استفاده از نیروی تخیل است .
- خلاقیت پدیده پیچیده ای است که فرد ، فرآیند و محصول را در بر می گیرد .
- خلاقیت از طریق مراحل پیچیده ای بروز می کند که بازده معینی دارد .
مفهوم خلاقیت به بعضی از خصوصیات ارتباط دارد مانند : جدید بودن یا تازگی داشتن ، اصالت داشتن ، منحصربه فرد بودن، احساس شعف و پیروزی از اکتشاف ، غیر معمول بودن و زیرکی .
خصایص شخصیتی افراد خلاق و نوآور
افراد خلاق دارای منش ، تمایلات و مشخصه های فیزیکی متفاوتی اند و خصوصیات مشترک آنان اندک است . آنان دارای پیچیدگی معرفتی هستند و از لحاظ بسیاری از معیارهای اندازه گیری یا توصیف رفتارهای انسانی ، می توانند به راحتی از یک قطب به قطب مخالف حرکت کنند و با سهولتی بیش از مردمان دیگر خودشان را با آن تطبیق دهند . مطالعاتی که بیشتر رفتارهای خلاق را در محیط کار بررسی کرده است نشان می دهد که اشخاص خلاق غالباً خصوصیات زیر را ظاهر می سازند :
- اعتماد به نفس
- غیر سنتی بودن
- ابتکار عمل و اندیشه
- انگیزش خود به خود
- هوش
- مصمم بودن درباره کسب موفقیت .
بارون هارینگتون معتقد است افراد خلاق تازگی و بدیع بودن را ترجیح می دهند ، پیچیدگی مسایل توجه آنان را جلب می کند و به قضاوت های مستقل می پردازند . همچنین توانایی اتمام ، تکمیل و یکی کردن افکار گوناگون افراد را دارند . افراد خلاق بیشتر به وسیله علایق درونی خود نسبت به کارهای خلاق برانگیخته می شوند تا عوامل بیرونی نظیر شهرت ، پول یا تأیید دیگران .
دیگر ویژگی های افراد خلاق عبارتند از :
- افراد خلاق انعطاف پذیر هستند و در ارایه راه حل و اندیشه بکر و بدیع ، آمادگی بسیار دارند .
- مسایل پیچیده را به مسایل ساده ترجیح می دهند و با علاقه مندی بسیار برای یافتن راه حل می کوشند .
- بسیار کنجکاو بوده و به طور مستمر در جستجوی موضوعات پیچیده ، جدید ، ناشناخته و عجیب هستند .
- در فکر و عمل همیشه به دنبال بهبود روش انجام کار ، بهبود کیفیت و استاندارد هستند . غالباً افرادی اجتماعی هستند و دوست دارند در گروه های متفاوتی عضویت داشته باشند تا بتوانند از ایده ها و نظرات سایر افراد نیز استفاده کنند .
نقش مدیریت در نوآوری
پرداختن مدیران به نوآوری ، چه به صورت مستقیم ، یعنی پیاده کردن ایده های نو در زمینه های اداری ، فنی و تخصصی توسط خود آنان و چه به صورت غیر مستقیم یعنی استقبال و حمایت از نوآوری ها در سازمان ، فضایی به وجود می آورد که در آن روحیه انجام کارهای یکنواخت و تکراری رفته رفته به رفتاری نوآورانه در سطح سازمان تبدیل می گردد . از این رو می توان گفت « مدیریت خواهان نوآوری » و « فضای رفتاری نوآورانه » لازم و ملزوم هم هستند . برخی از اقداماتی که لازم است از سوی مدیران در این راستا صورت پذیرد عبارت است از :
- رساندن نوآوری ها به مرحله اجرا ؛
- تبلیغ نوآوری ، تشویق نوآوران و تقدیر شایسته از آنان ؛
- ایجاد امنیت برای نوآوران ؛
- سهیم کردن نوآوران در نتایج حاصل از نوآوری آنان ؛
- محفوظ داشتن حقوق مادی و معنوی برای صاحبان نوآوری ؛
- اهمیت دادن به پیشنهادها حتی اگر مفید نباشد ؛
- ایجاد فضایی که کارکنان در تعامل با تکنولوژی قرار گیرند و صرفاً مصرف کننده نباشند ؛
- کشف علایق فنی و حرفه ای کارکنان و قراردادن آنها در مسیرهای مطلوب شغلی ؛
- کشف نیازها ، نارساییها و تنگناها .
کارآفرینی و نیل به اشتغال کامل
کارآفرینی ، با هرگونه اختراع ، ابتکار ، نوآوری ، کشف و ابداعی که از مرحله نظری و مطالعاتی فراتر رفته و به مرحله اقدام انبوه رسیده باشد پیوند دارد . بنابراین ایجاد کار ( کارآفرینی ) مبتنی است بر حرکت های مذکور . به عبارت دیگر اختراعات و اکتشافات و نوآوری های قابل اجرا ، ایجاد کار و اشتغال می کند و به شرط گذشتن از مرحله تصمیم و رسیدن به مرحله اجرا عملاً به وجود آورنده اشتغال جدید است . از آنجا که کارآفرینی ناشی از فرآیندهای اجرایی و اختراعات ، ابداعات و اکتشافات است ، چنانچه این امور مقطعی نبوده و مستمر باشد ، اشتغال هم استمرار خواهد داشت و در نهایت جامعه به اشتغال کامل خواهد رسید .
نتیجه :
برای بقای هر سازمانی خلاقیت ضروری است . تداوم حیات سازمان ها به بازسازی آنها بستگی دارد . بدون بازسازی ، سازمان نمی تواند دوام بیاورد و بازسازی هم از جز از طریق نوآوری که خود ثمره خلاقیت است ، میسر نیست . بنابراین سازمان ها برای ادامه حیات و بقای خود به بازسازی از طریق خلاقیت نیازمندند . موفقیت مدیریت در این است که افراد خلاق را در سازمان شناسایی و از وجود آنها برای بهبود و بازسازی سازمان استفاده کنند .
مدیریت سازمان باید همیشه از بروز ایده ها و فکرهای جدید استقبال کند و افراد خلاق را تشویق کند جهت وقوع خلاقیت ، باید چنان نگرشی وجود داشته باشد تا از پیشنهادهایی که مبتنی بر تغییر شرایط موجود هستند استقبال کند . در این راستا انجام تحقیقات کاربردی لازمه ابداعات و اختراعات است . منظور از تحقیقات کاربردی ، تحقیقاتی است که جنبه واقعیت به خود بگیرد و در حد نظریه باقی نماند . اختراع زاییده اضطرار و نیاز است . نقش مدیریت در ابداع ، نقش هدایت کنندگی به منظور شکوفا نمودن استعدادهای راکد است .