خداوند مدیریت را در ذات همه انسان ها نهاده است وهر انسانی برای کشف این جوهره در خود یا باید در شرایط خاص قرار بگیرد ویا آن شرایط را برای خود مهیا کند.
فرازهای اصلی درارتباط با تصمیم سازی خردمندانه با استفاده از خرد جمعی :
1-مدیران همیشه باید بالاترین ظرفیت را برای استفاده وبه کارگیری خرد جمعی داشته باشند.
2-اولویت همواره با خرد جمعی است .
3-اگردرجایی کاری با موفقیت انجام شده ،بدانید یک خرد جمعی پشت آن قرار دارد وآن را بطور علمی ومستمر هدایت وحمایت می کند.
4-درمرحله اجرای استراتژی ها وایده های برخواسته از خرد جمعی ودانش ،هماهنگی ووحدت رویه لازم است.
5-مدیر شایسته ابتدا به سایرین اجازه ارایه نظرات خود را می دهدوسپس تصمیم می گیرد.
6-مدیر باید مطلقا خود را نفی کند وهدف را اثبات نماید.باید هدف وی انجام درست وخوب کار توسط مجموعه با استفاده از خرد جمعی است.
7-مدیریتی صحیح است که نگاهی مبتنی برخدمت رسانی ،تشریک مساعی ، تسهیم منافع با فرآیندهای علمی ، باروحیه ای جسورانه وخستگی ناپذیرصورت گیرد.
8-استفاده از ظرفیت های گروهی ، قابلیت ها را چند برابر می کند.
9-برای ایجاد انگیزه، می بایست سهم افراد ، هم از جهت آگاهی نسبت به کار وهم از جهت برخورداری از منافع ناشی از آن،روشن گردد.
10-مدیرانی که سعی می کنند نقش همدم و شریک کارکنان خود در مسائل و مشکلات سازمانی را نشان دهند ،می توانند انگیزه جمعی برای تلاش در راستای برطرف کردن مشکلات را ایجاد نمایند.
11-تعامل دو سویه مدیر وزیر مجموعه موجب یادگیری هردوطرف می گردد وچه بسا این تعامل برای مدیرآموزنده تر باشد.
12-بقای سازمان و بهره وری آن،قبل از هرچیز به سرمایه انسانی متعهد،لایق وشایسته بستگی دارد،پس مدیران پیشرو همواره سعی می کند از خرد جمعی استفاده مطلوب را بنماید.
13-درراستای تعامل سازنده طرفین ، مدیران بایدبه تمام جنبه های زندگی کارکنان بویژه خانواده آنان توجه ویژه داشته باشند.
14-ایجاد بسترهای مشارکت ، زمینه ساز رفتار منصفانه واعتمادسازی طرفین شده ونتایج مثبتی به همراه خواهد داشت.
15-عدم تبعیض مدیر باعث افزایش اعتماد وتقویت نفوذ مدیر برکارکنان گشته وکارکنان در تصمیم سازی وارایه نظرات سودمند با تمام وجود به مدیر کمک می نمایند.
با توجه به اینکه جوهره تمامی فعالیت های مدیریت تصمیم گیری است و از اجزای لایتجزای مدیریت بشمار می آیدو در تعیین خط مشی های سازمان،انتخاب ،ارزیابی ،و در تمامی افعال و اعمال مدیریت تصمیم گیری جزء اصلی و رکن اساسی است پس تصمیم خوب ، تصمیمی است که مبتی بر 90 درصد اطلاعات (استفاده از خرد جمعی) و10 درصد بینش وقضاوت فردی.
مراحل ششگانه فرایند تصمیم گیری :
1-تشخیص و تعیین مسئله یا مشکل
2-یافتن راه حل های ممکن برای رفع مشکل
3-انتخاب معیار و سنجش و ارزیابی راه حل های ممکن
4-تعیین نتایج حاصل از هریک از راه حل های ممکن
5-ارزیابی راه حل ها از طریق برسی نتایج
انتخاب یک راه از میان راههای مختلف و ارایه بیانیه تصمیم.
انواع مدلها :
1-مدلهای کلامی
2-مدلهای ترسیمی
3-مدلهای تجسمی (سه بعدی )
4-مدلهای ریاضی
در تصمیم گیری کوشش می شود تا با استفاده از مدلهای مختلف و دقیق به راه حل بهینه دست یافت.