فرازهای اصلی درارتباط با تصمیم سازی خردمندانه با استفاده از خرد جمعی
1-مدیران همیشه باید بالاترین ظرفیت را برای استفاده وبه کارگیری خرد جمعی داشته باشند.
2-اولویت همواره با خرد جمعی است .
3-اگردرجایی کاری با موفقیت انجام شده ،بدانید یک خرد جمعی پشت آن قرار دارد وآن را بطور علمی ومستمر هدایت وحمایت می کند.
4-درمرحله اجرای استراتژی ها وایده های برخواسته از خرد جمعی ودانش ،هماهنگی ووحدت رویه لازم است.
5-مدیر خردمند ابتدا به سایرین اجازه ارایه نظرات خود را می دهدوسپس تصمیم می گیرد.
6-مدیر باید مطلقا خود را نفی کند وهدف را اثبات نماید.باید هدف وی انجام درست وخوب کار توسط مجموعه با استفاده از خرد جمعی است.
7-مدیریتی صحیح است که نگاهی مبتنی برخدمت رسانی ،تشریک مساعی ، تسهیم منافع با فرآیندهای علمی ، باروحیه ای جسورانه وخستگی ناپذیرصورت گیرد.
8-استفاده از ظرفیت های گروهی ، قابلیت ها را چند برابر می کند.
9-برای ایجاد انگیزه، می بایست سهم افراد ، هم از جهت آگاهی نسبت به کار وهم از جهت برخورداری از منافع ناشی از آن،روشن گردد.
10-مدیرانی که سعی می کنند نقش همدم و شریک کارکنان خود در مسائل و مشکلات سازمانی را نشان دهند ،می توانند انگیزه جمعی برای تلاش در راستای برطرف کردن مشکلات را ایجاد نمایند.
11-تعامل دو سویه مدیر وزیر مجموعه موجب یادگیری هردوطرف می گردد وچه بسا این تعامل برای مدیرآموزنده تر باشد.
12-بقای سازمان و بهره وری آن،قبل از هرچیز به سرمایه انسانی متعهد،لایق وشایسته بستگی دارد،پس مدیران پیشرو همواره سعی می کند از خرد جمعی استفاده مطلوب را بنماید.
13-درراستای تعامل سازنده طرفین ، مدیران بایدبه تمام جنبه های زندگی کارکنان بویژه خانواده آنان توجه ویژه داشته باشند.
14-ایجاد بسترهای مشارکت ، زمینه ساز رفتار منصفانه واعتمادسازی طرفین شده ونتایج مثبتی به همراه خواهد داشت.
15-عدم تبعیض مدیر باعث افزایش اعتماد وتقویت نفوذ مدیر برکارکنان گشته وکارکنان در تصمیم سازی وارایه نظرات سودمند با تمام وجود به مدیر کمک می نمایند.
پس تصمیم خوب ، تصمیمی است که مبتی بر 90 درصد اطلاعات (استفاده از خرد جمعی) و10 درصد بینش وقضاوت فردی.
برای اتخاذ هر تصمیم سه مرحله باید انجام شود:1-تصمیم سازی 2-تصمیم گیری 3- اجرا.