
جهانی شدن مجموعه ای از فرایندهای چند بعدی و پیچیده است که عرصه های متعددی از جمله اقتصاد، ایدئولوژی، سیاست، فرهنگ و محیط زیست را در بر میگیرد و موجب افزایش وابستگی کشورهای جهان به یکدیگر میشود. از منظر اقتصادی، سیر تاریخی جهانی شدن را میتوان به چهار مرحله داخلی، بین المللی، چند ملیتی و جهانی تفکیک کرد. از منظر جهان بینی نیز چهار نوع طرز تفکر خود محوری، چندمحوری، منطقه محوری و جهان محوری در روند جهانی شدن مشاهده می شود.جهانی شدن دارای اثرات مثبت و منفی است و موافقان و مخالفان زیادی دارد. اصولا طرز تلقی و نگرش نسبت به جهانی شدن بستگی به این موضوع دارد که فرد، گره و یا جامعه خاص از وضعیت به وجود آمده، منتفع و یا متضرر شده باشد. بدیلهایی که برای جهانی شدن مطرح شدهاند عبارتند از: جنبش ضد جهانی شدن، جهانی شدن اصلاح شده و فلسفه توسعه پایدار.
عقلانی ترین بدیل برای جهانی شدن، توسعه پایدار است که همزمان با توسعه اقتصادی و پیشرفت اجتماعی برضرورت توجه به محیط زیست و حفظ منابع طبیعی نیز تاکید می نماید. توسعه پایدار را میتوان مدیریت روابط سیستم های انسانی و اکوسیستم های طبیعی با هدف استفاده پایدار از منابع درجهت تامین رفاه نسلهای حال و آینده تعریف کرد. واقعیتها حاکی از آن است که دخالتهای نسنجیده بشر و بهره گیری افراطی از منابع طبیعی، نظم اکوسیستم را مختل کرده است. از اینرو لازم است که کلیه کشورهای جهان، از فرصتها و امکانات برآمده از روند جهانی شدن بهره گیری کنند و با اعمال نفوذ در روند مزبور، آن را در مسیر توسعه پایدار هدایت نمایند.